تاثیر مخرب ناآگاهی و ترس بر سلامت روان

تاثیر مخرب ناآگاهی و ترس بر سلامت روان

557
0
اشتراک‌گذاری
تاثیر مخرب ناآگاهی و ترس بر سلامت روان

بیماران روانی: تنها در تاریکی

شاید ترس یکی از علت های مراجعه نکردن به روان شناس یا روانپزشک باشد ، اما بسیاری از بیماران به دلیل ناآگاهی از نوع بیماری نزد متخصص نمی روند و یا بسیار دیر مراجعه می کنند.

زندگی ماشینی امروزی باعث شده انسان ها از صبحگاه تا شامگاه به صورت های گوناگون با هیجان ها، تنش ها، استرس ها و نگرانی هایی مواجه باشند که این فشارهای روانی با وضعیت بدنی، عصبی و روانی فرد متناسب نیست.
تمامی انسان ها، برخی اوقات احساس افسردگی می کنند، همان طور که بسیاری از آنها دچار سردرد یا دل درد می شوند و طور حتمی نمی توان از ناراحتی های روحی جلوگیری کرد اما می توان تا حدی از آنها پیشگیری یا حداقل به موقع آنها را درمان کرد.
قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و نیز پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی تعریفی است که سازمان جهانی بهداشت( who) از بهداشت روان ارائه کرده است.
بهداشت روان با جنبه های رفتاری و عاطفی روزمره و همچنین روابط بین فردی تاثیرگذار بر روی کیفیت زندگی افراد در ارتباط است و برای گسترش خانواده های مستحکم وبرخوردار از پیوندهای نزدیک تر که می توانند فرزندانی شاد تربیت کنند، ضروری است.
بهداشت روان همواره یکی از نیازهای بشر بوده و مظلوم ترین بخش آن بیماران روانی هستند که بسیاری از آنها به تنهایی رنج می برند و به دلایل مختلف از ابراز دردهای خود اجتناب می کنند.

طبق گزارش های سازمان جهانی بهداشت، دنیا در طول دو دهه آینده شاهد تغییرات عمده درزمینه اپیدمیولوژی( همه گیرشناسی) بیماری ها و نیازهای سلامتی افرادجامعه خواهد بود به گونه ای که بیماری های روانی در صدر عوامل ایجادکننده ناتوانی و مرگ زودرس قرار می گیرند.

طبق برآورد این سازمان، با اینکه میزان شیوع اختلالات روانی در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است، اما در برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی، پایین ترین اولویت به آنها داده می شود.
رشد فزاینده جمعیت، تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی و فروپاشی خانواده های گسترده به عنوان دلیل افزایش این بیماری ها ذکر شده است.
پژوهش های انجام شده در کشورهای مختلف حاکی از رشد چشمگیر میزان شیوع اختلالات روانی در طول سال های اخیر در زنان و دختران جوان بوده به گونه ای که سلامت روان خانواده ها را تحت تاثیر قرار داده و مشخص شده افسردگی، دومین بیماری شایع جهان است و خیلی از بیماری های جسمی مثل آسم و سرطان ارتباط تنگاتنگی با فشارهای روانی دارند.

براساس آمار اعلامی سازمان جهانی بهداشت، حدود ۵۰۰ میلیون نفر در دنیا به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند که از این عده ۵۰ میلیون نفر دارای اختلالات شدید روانی ، ۲۵۰ میلیون نفر مبتلا به اختلالات خفیف روانی ، ۱۲۰ میلیون نفرعقب ماندگی ذهنی و ۵۰ میلیون نفر از صرع رنج می برند.

بیماران مبتلا به اختلال های روانی همواره از انزوای اجتماعی و درمان نامناسب رنج برده اند و درد و رنج این بیماران هم به دلیل خود بیماری و هم به سبب محرومیت از حق طبیعی درمان و مراقبت، دو چندان بوده است.
به گفته آنان، کوتاهی از سوی خانواده ها و بستگان که می کوشند ابتلا به اختلال های روانی بیمار را پنهان نگه دارند، دست یابی به امر درمان و مراقبت مناسب برای آنها را دشوار کرده است، از همین رو راه های موثر ارتقای بهداشت روان ، پیشگیری از بیماری های روحی، درمان بیماران روانی، بازپروری و کمک به بازگشت آنها به جامعه اهمیت بیشتری دارد.
نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افکارغلط و خرافات در مورد این بیماری ها را کنارگذاشته و نشان داده که بیماری های روانی، قابل پیشگیری هستند و درصورتی که مانند سایر بیماری ها به موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض آنها کاسته خواهد شد.
بهداشت روانی جزئی از بهداشت عمومی محسوب میشود ، افزایش سطح بهداشت روانی از طریق ارتقاء آگاهی های جامعه درمورد بیماری های روانی، شناسایی و تشخیص زودرس اختلالات روانی ودرمان آنها، پیشگیری از عوارض و عود بیماری و توانبخشی بیماران، پیشگیری و درمان بیماری های جسمی مرتبط با این مقوله؛ محورهای مهم بهداشت روان را شامل می شوند.

با پیچیده شدن شرایط زندگی در عصر جدید موضوعات مربوط به بهداشت روان و سلامتی ذهنی افراد جامعه اهمیت پیدا کرده و بروز بحران های اجتماعی در بسیاری از جوامع توسعه یافته صنعتی و رواج گسترده افسردگی و اضطراب باعث شده دانشمندان و پزشکان نگاه ویژه ای به مقوله افزایش سطح بهداشت روانی جامعه داشته باشند.

پیشرفت صنعت و فناوری، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش و صلح و اطمینان را از انسان سلب کرده و در حقیقت کیفیت، فدای کمیت شده و اعتدال و تناسب کنار رفته و بیماری های عصبی ـ روانی و روان – تنی جانشین آن شده است، به طوری که آمارها نیز حکایت از افزایش شیوع بیماری های روانی داردو به نظر می رسد که یکی از تهدیدات جدی که وضعیت سلامت روحی افراد را به مخاطره می اندازد استرس و اضطراب است.

تاثیر مخرب ناآگاهی و ترس بر سلامت روان

نشانه های هشداردهنده برای ضعف روانی :

احساس نگرانی دائمی، ناشادی همیشگی به علل ناموجه، از دست دادن آسان تعادل روانی در بیشتر اوقات، بی خوابی مکرر، افسردگی و سرخوشی متناوب به صورت ناتوان کننده ، احساس بی علاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم، آشفتگی زندگی، عدم تحمل فرزندان ، همواره خشمگین و بعد دچار پشیمانی شدن، ترس بی جهت دائمی، همیشه حق را به جانب خود دادن و دیگران را ناحق شمردن و احساس درد و شکایت های بی شمار بدنی که علتی برای آن پیدا نمی شود، برخی از نشانه های بیماری روانی است.
یک پنجم یکصد کشوری که آمارهای خود را به سازمان جهانی بهداشت ارائه کرده اند، تنها کمتر از یک درصد بودجه بخش بهداشت و درمان خود را برای سلامت روانی هزینه می کنند، در حالی که طبق آمارهای این سازمان ۱۳ درصد هزینه های درمان بیماری ها به دسته گسترده ای از اختلالات عصبی روانی مربوط می شود.
این آمارگویای آن است که سلامت روانی هنوز دراولویت بسیاری از کشورها قرار نگرفته و منابع جهانی برای مبتلایان به اختلالات روانی و عصبی به منظور رفع نیازهای روزافزون بهداشت روانی ناکافی و توزیع آنها در جهان نابرابر است.

اختلالات اضطرابی و خلقی شایع ترین معضل روانی جامعه

اختلالات اضطرابی و خلقی شایع ترین معضل روانی در جامعه هستند که باید سطوح پیشگیری، از سوی تصمیم سازان مورد توجه جدی قرار گیرد.
براساس نتایج آخرین پیمایش ملی سلامت روان کشور؛ سهم مردان از اختلالات روانی ۲۰ و هشت دهم درصد و زنان ۲۶ و نیم درصد است.
۲۳ و شش دهم درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۵ سال کشور از یک یا چند اختلال روانی رنج می برند.

علاوه بر تهدید بیشتر اختلال روانی زنان نسبت به مردان، گروه بیکار نسبت به شاغل، افراد مطلقه و بیوه نسبت به مجردها، شهرنشینان نسبت به جمعیت روستایی و افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین نسبت به مرفهین و افراد با وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر، بیشتر در معرض مشکلات روانی قرار دارند.

اختلالات روانی جزء شایع ترین و ناتوان کننده ترین بیماری ها هستند و سهم بسزایی در از دست رفتن سال های مفید عمر و تنزل کیفیت زندگی را به خود اختصاص داده اند.
طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت، از هر چهارنفر در طول زندگی یک نفر مبتلا به سطحی از اختلالات اعصاب و روان می شود که دامنه این اختلالات طیف وسیعی از بیماری ها از ترس مرضی، اضطراب، وسواس، افسردگی، خودکشی، اختلالات مصرف مواد و اسکیزوفرنیا را شامل می شود.

همچنین بخوانید : عصبانیت باعث کوتاه شدن عمر و ضریب‌هوشی حاصل ساختار مغز یا اندازه آن

لزوم پرداختن دائمی به موضوع بهداشت روان

موضوع بهداشت روانی در حد یک روز و یک هفته نیست بلکه همیشگی و دائمی است و همواره با ما است چون در کنار اختلالات جسمی، اختلالات روحی و روانی نیز هست و جسم و جان در کنار یکدیگر قرار دارند.
در حالی که به بیماری های جسمی خیلی خوب می پردازیم و در مورد بیماری های قلب، فشار خون و قند حساسست زیادی نشان می دهیم و هرطورشده و حتی با فروش وسایل خانه و ماشین، بیمارخود را در بیمارستان بستری می کنیم، باید دانست که بیمار روحی – روانی هم می تواند اختلال ایجاد کند زیرا بسیاری از بیماری های جسمی، ریشه در بیماری های روح و روان آدمی دارد.
عامل بسیاری از بیماری های قلبی، اختلال در گوارش یا یبوست و اسهال های پی در پی، استرس و فشار عصبی است و تا شرایط عصبی و استرس پا برجاست این اختلالات ادامه دارد و داروها نیز تاثیری نمی کند و وقتی بیماری ریشه یابی می شود با یک مشاوره روانشناسی می توان ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماری روحی و روانی را درمان کرد.

مسائل روحی و روانی فقط در طیف خاصی نیست بلکه ۸۰ درصد افراد جامعه دچار اضطراب هستند ، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد افسردگی دارند، اینها بیمار روانی به آن فرم نیستند ولی دارای علائم افسردگی هستند. خواب کافی ندارند، نا و توان ندارند، کارهای خود را نمی توانند به خوبی انجام دهند، تکرر ادرار و اضطراب دارند.  و ناگفته نماند که ریشه بسیاری از این بیماری ها در ابعاد خانوادگی نهفته است.
وی با تاکید بر درمان به موقع بیماران روحی افزود: اگر بیماری های روحی مانند بیماری های جسمی به موقع درمان شود می توان بیمار را بهبود بخشید.

از عواملی که باعث شدت بیماری های روحی و روانی می شود این است که بیمار به موقع به روانپزشک مراجعه نکند. اگر بیمار قلبی نیز در همان مراحل اولیه بیماری درمان نشود، عوارض آن شدت پیدا می کند و چه بسا که درمان های ساده به عمل جراحی باز منتهی شود.
دربیماران اعصاب وروان ؛ وقتی استرس شدید می شود به وسواس و اضطراب تبدیل شده و چه بسا که مبتلایان اقدام به خودکشی بکنند در حالی که با درمان به موقع می توان آنان را به افرادی موثر در جامعه تبدیل کرد.

در اضطراب های پانیک (هراس)، بیمار بدون اینکه بداند دچار تپش قلب شده و ترس شدیدی دارد و تصور می کند که می خواهد بمیرد که این موارد از گروه های نوروتیک و بیماران خلقی هستند.

در پایان ; همانطور که یک فرد بخاطر سرماخوردگی به پزشک مراجعه می کند هرگاه خلقش تنگ شد، احساس ناخوشی ، ناراحتی و کسالت کرد، خوابش دچار اختلال شد ، جواب های سربالا داد و با اطرافیان درگیر شد باید به روانشناس مراجعه کند و دستورات مشاوره ای بگیرد و با ادامه دار شدن این مشکلات می بایست نزد روانپزشک برود و با دریافت دارو، کارهای درمانی انجام شود. بیمار اعصاب و روان نیازمند احترام و محبت است، آنها شیاد و شرور نیستند، با این طیف از بیماران باید با محبت برخورد کرد، به آنان احترام گذاشت و برای آنها آرامش فراهم کرد تا حالشان خوب شود.

خلاصه مقاله :

  • مهم: سلامت روان مثل سلامت جسمی مهمه، اختلالاتش شایعه و ناتوان کننده‌ان، اگه به موقع درمان نشن عواقب بدی دارن.
  • مشکل: ناآگاهی، ترس از مراجعه به متخصص، کمبود بودجه، توزیع نابرابر منابع، اولویت پایین سلامت روان.
  • راه‌حل: آگاهی‌رسانی، آموزش، افزایش بودجه، توزیع عادلانه منابع، پیشگیری، تشخیص زودهنگام و درمان.
  • نکات: قابل درمانه، با درمان به موقع میشه از مشکلات جلوگیری کرد، بیماران نیازمند احترام و حمایت هستن.
  • آمار: ۵۰۰ میلیون نفر مبتلا، ۱۳% هزینه درمان مربوط به اختلالات روانیه، ۲۳٫۶% ایرانی‌ها مبتلا هستن.
  • راهکار: مراجعه به موقع به متخصص، توجه به سلامت روان، از بین بردن انگ و تبعیض.
  • پیام: سلامت روان مهمه، نیاز به توجه و اقدام فوری داره، با هم می‌تونیم جامعه‌ای سالم‌تر بسازیم.

وبلاگرام

بدون نظر

ارسال یک نظر


3 + دو =