اسکیزوئید: اختلال شخصیت یا سبک زندگی؟
بنابراين ويژگي اصلي اختلال شخصيت اسكيزوئيد ،نارسايي در استعداد برقرار كردن روابط اجتماعي است كه در عدم تمايل به درگيري هاي اجتماعي،بي تفاوتي به تحسين و انتقاد،عدم حساسيت نسبت به احساسات ديگران و يا فقدان مهارتهاي اجتماعي انعكاس مي يابد . اين افراد اگر دوستان نزديكي داشته باشند ،تعداد آنها معدود است . آنها گوشه گير،نجوش و منزوي هستند، خلاصه اينكه،آنها درون گرايان افراطي هستند.
ممکن است بهطور نامناسبی جدی و در حضور دیگران بیتفاوت یا هراسناک باشند. ممکن است اصلاً شوخی را درک نکنند.
این افراد آرام، مردم گریز، درون گرا و غیر اجتماعی هستند و ضمن كناره گیری و عدم دخالت در امور روزمره، به دیگران چنان اهمیتی نمی دهند.
همین وضعیت آنهاست كه باعث می شود، غیر از بستگان درجه یك، دوستان نزدیك یا محرم خاصی نداشته باشند و علاوه بر آن هیچ میلی نیز برای ایجاد روابط نزدیك با دیگران در خود احساس نكنند.
ويژگي اصلي اختلال شخصيت اسكيزوئيد، يك الگوي فراگير كناره گيري از روابط اجتماعي و دامنة محدود بيان هيجانها در موقعيتهاي بين فردي است. اين الگو از اوايل بزرگسالي آغاز شده و در زمينه هاي مختلف ظاهر مي شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد، ظاهراً ميلي به صميميت ندارند، نسبت به فرصتهاي موجود براي گسترش روابط نزديك بي تفاوت به نظر مي رسند و به نظر مي رسد كه از عضويت در خانواده يا گروههاي اجتماعي ديگر رضايت چنداني به دست نمي آورند. آنها به جاي بسر بردن با ديگران، ترجيح مي دهند وقت خود را به تنهايي سپري كنند. آنها اغلب از لحاظ اجتماعي منزوي يا «تنها» به نظر مي رسند و تقريباً هميشه فعاليتها و سرگرميهاي انفرادي را انتخاب مي كنند كه مستلزم تعامل ديگران نيست. آنها تكاليف مكانيكي يا انتزاعي مانند بازيهاي رايانه اي يا رياضي را ترجيح مي دهند.
آنها معمولاً واكنش پذيري آشكار هيجاني ندارند و از ظاهري «موقر» برخوردارند و به ندرت حالات بيانگر يا جلوه هاي چهره اي مانند لبخند زدن و تكان دادن سر از خود نشان مي دهند. آنها ادعا مي كنند كه هيجانهاي شديد مانند خشم يا شادي را به ندرت تجربه مي كنند. اغلب عاطفة محدودي نشان مي دهند و به نظر، سرد و گوشه گير مي آيند. اگر چه، در شرايط كاملاً غير عادي كه اين افراد دست كم به طور موقت در آشكار ساختن خود احساس راحتي مي كنند، ممكن است اعتراف نمايند كه احساسهاي دردناكي را به ويژه در ارتباط با تعاملهاي اجتماعي دارند. هرگاه اين الگوي رفتاري صرفاً درطي سير اسكيزوفرنيا، يك اختلال خلقي همراه با ويژگيهاي روان پريشي، ساير اختلالهاي روان پريشي يا يك اختلال فراگير رشد رخ دهد يا هرگاه ناشي از اثرات مستقيم فيزيولوژيايي يك بيماري عصب شناختي (مانند صرع قطعة گيجگاهي) يا ساير بيماريهاي جسماني باشد، تشخيص اختلال شخصيت اسكيزوئيد را نبايد مطرح كرد.امکان دارد جوابهای کوتاه بدهند، از صحبت کردن خودبهخودی بپرهیزند و گهگاه اصطلاحات عجیب بهکار برند.
«گفتگوی زیر بخشی از صحبتهای یک بیمار اسکیزوئید با یک مشاور است»:
ب:کاری.
م:اگر امکان دارد در مورد مشکل کاریتون صحبت کنید؟
ب:بیعلاقگی.
م:حتماً برایتان سخته که کاری را انجام بدهید که علاقهای به آن ندارید:
ب:بلی.
م:در مورد کارتان بیشتر صحبت کنید؟
ب:آزمایشگاهی.
م:در آزمایشگاه چه کار انجام میدهید؟
ب:حیوانات
(اگر با این بیمار چندین ساعت هم گفتگو شود باز هم جوابها کوتاه ، سطحی و یکنواخت خواهد بود.)
این بیماران ممکن اس بسیار منفعل و بدون حس قابت با علایق انفرادی باشند. فعالیت جنسی آنها ممکن است صرفاً در حد خیالپردازی باشد.
مردان معمولاً مجرد باقی میمانند. اما زنان ممکن است منفعلانه با ازدواج موافقت کنند آنها ممکن است توانائی ابراز خشم را نداشته باشند و ممکن است در برابر تهدید از جانب دیگران، با احساس توانائی مطلق خیالی یا حالت تسلیم برخورد کنند.
حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند.
ممكن است زندگي خود را با جزئي ترين وابستگي عاطفي با ديگران سپري كند، اسكيزوئيد در هماهنگي با مد زمان آخرين نفر است. معمولاً تمام عمر در ابراز مستقيم خشم ناتوان بوده است.
شخصيت اسكيزوئيد ممكن است انرژي عاطفي قابل توجهي در مسائل نامربوط به انسان، نظير رياضيات و ستاره شناسي، بكار برد.
ممکن است مجذوب اشیاء بیجان یا مفاهیم انتزاعی شوند و یا به مسائل فلسفی، نجوم و ریاضی علاقهمند شوند. اغلب با سرگرمي ها و هوس هاي رژيم غذايي و مستلزم دخالت شخصي نيست، سرخود را گرم نگاه مي دارد.
هر چند شخصيت اسكيزوئيد درونگرا و خيال پرداز است ولي ظرفيت او براي شناخت واقعيت كمتر نيست. چون حركات پرخاشگرانه در واكنش هاي عادي او جائي، با هرگونه تهديد، واقعي يا خيالي، با تصورات صاحب قدرت مطلق بودن مي شمرند، در بعضي موراد چنين شخصي قادر به رشد و تكامل بوده و مي تواند عقايد بديع و سازنده به جهان ارائه نمايد.
یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده – گوشه گیری و انزوای اجتماعی است. فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. شخصیت اسکیزوئید تنها و درون گراست و از تنهایی لذت می برد.
افراد دارای شخصیت اسکیزوئید جذب مشاغل انفرادی می شوند. بسیاری از آنها شب کاری را بر کار روزانه ترجیح می دهند تا مجبور نباشند با افراد زیادی برخورد کنند.
بیماران مشاغلی را انتخاب میکنند که تنها باشند. در کنار دیگران معذب هستند و ممکن است ارتباط چشمی ضعیف داشته باشند. عاطفه آنها معمولاً محدود یا سرد و خشک است.
بسیاری از سردی و نجوشی افراد دارای شخصیت اسکیزوئید ناراحت می شوند و توان تحمل آنها را ندارند. شوخ و شاد و شنگول بودن برای افراد دارای شکل خالص «اختلال» این شخصیت دشوار است.
اسکیزوئیدها سرشان در لاک خودشان است و به هیچ وجه نیاز یا اشتیاقی به داشتن پیوندهای عاطفی با دیگران نشان نمی دهند. آنها هیچ توجهی به رخدادهای روزمره و دلبستگی های دیگران نشان نمی دهند. این افراد حتی نمی توانند خشم خود را به گونه مستقیم ابراز کنند.
ويژگي ها و اختلال هاي همراه:
افراد مبتلا به اين اختلال به علت نداشتن مهارتهاي اجتماعي و بي ميلي نسبت به تجربه هاي جنسي دوستيهاي اندكي دارند، به ندرت قرار ملاقات مي گذارند، واغلب ازدواج نمي كنند. كاركرد شغلي آنها ممكن است مختل باشد، به ويژه هنگامي كه درگيري بين فردي مورد نياز باشد، ولي هرگاه تحت شرايط انزواي اجتماعي يا به تنهايي كار كنند،ممكن است كاركرد خوبي داشته باشند.افراد مبتلا به اين اختلال به ويژه در پاسخ به فشار رواني، ممكن است به دوره هاي بسيار كوتاه روان پريشي مبتلا شوند (كه از چند دقيقه تا چند ساعت طول مي كشند.)
دربعضي موارد، اختلال شخصيت اسكيزوئيد، ممكن است به عنوان پيشايند پيش مرزي اختلال هذياني يا اسكيزوفرنيا ظاهر شود. افراد مبتلا به اين اختلال ممكن است گاهي اختلال افسردگي عمده را نشان دهند. اختلال شخصيت اسكيزوئيد اغلب با اختلال شخصيت اسكيزوتايپي، پارانويايي و اجتنابي به طور همايند ظاهر مي شوند.
ازدواج
مشکل اینجاست که افراد دارای شخصیت اسکیزوئید در عمل همانند دو شخصیت دیگر کلاستر A -بدگمان (پارانوئید) و خرافه مدار (اسکیزوتایپال)- به دنبال باور ذهنی می روند که با ازدواج با افراد دارای ویژگی های پررنگ و حتی اختلال شخصیت های کلاستر B و به ویژه هیستریونیک، یا وابسته، ناداشته ها و کاستی های عاطفی -هیجانی شان را به گمان خود جبران کرده و خانواده در پیش روی خودشان را به تعادل لازم برسانند. البته چنین پندارهایی برای پدید آوردن تعادل و توازن مناسب و مطلوب در بیشتر آدمیان پیدا یا پنهان به چشم آشنا می آید.ميگنا دات آي آر، کاملاً هویداست که وجود زمینه و درونمایه یی پررنگ از صفات و اختلالات شخصیتی کلاستر B و به ویژه نمایشگر و مرزی، آشفته و آشوبناک (بوردرلاین) در همسر یک نفر اسکیزوئید چه ناهمخوانی و بی توازنی در کانون زندگی مشترک و روابط زناشویی اینان پدید می آورد. به ویژه اینکه در بسیاری موارد افراد اسکیزوئید همزمان دارای ویژگی هایی کم رنگ یا پررنگ گاه حتی تا اندازه اختلال از شخصیت بدگمان (پارانوئید) هستند. زندگی جنسی اسکیزوئیدها ممکن است منحصراً در خیال و رویا طی شود و هربار برقراری و آغاز روابط جنسی را به وقتی دیگر موکول کنند.
افراد دارای این شخصیت به ویژه در اشکال پررنگ و خالص ممکن است هیچ گاه ازدواج نکنند، چون نمی توانند با کسی آنچنان صمیمی شوند که او را به کاخ زیبا و دلچسب تنهایی خود راه دهند.
افراد اسکیزوئید ممکن است با ویژگی های درخودمانده خویش هنگام ازدواج تنها شیفته یک صفت یا یک جنبه از فرد مقابل شوند و فقط با تمرکزی ژرف بر مثلاً چشم، چانه، بینی، گونه یا لب او دچار دلبستگی و شیفتگی خیال انگیز و رویایی شوند و خواست و آمادگی همه سویه خود را برای ازدواج با او اعلام کنند. حتی ممکن است در ستایش از آن گونه، لب یا چشم قطعه یی ادبی یا اثری هنری بیافریند تا پاسخ مثبت معشوق را تضمین کند. در عمل چنین کرداری در کوتاه مدت به فرجامی دلخواه ایشان می انجامد اما در درازمدت پشیمانی و هزینه یی گزاف بر دو نفر و خانواده هایشان تحمیل می کند.دانایی و فرزانگی شخصیت های اسکیزوئید و گستردگی و ژرفای دانسته ها و آموخته های آنها به ویژه می تواند برای افراد دارای ویژگی ها و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) که همواره تشنه هیجان و جویای انگیختگی هستند بسیار دلنشین و گیرا باشد. به ویژه آنکه یک فرد اسکیزوئید هنگام عاشق شدن از چارچوب قالبی و کلیشه یی معمول خود برون آمده و شتابان و به یکباره فرسنگ ها فراتر از توانایی ها و گنجایش های عاطفی هیجانی می رود. این فرد اسکیزوئید در چنین شور و مستی و شیفتگی از همه دانسته ها، خوانده ها، دیده ها، شنیده ها و خیال پردازی های خود سود می جوید تا دل از معشوق برباید و او را با خود و برای همیشه به گوشه کاخ تنهایی دلنشین و دوست داشتنی خود برده، راز دل گشاید و کام ماندگار گیرد. افسوس که فرد تنهایی گزین و در خودمانده، پس از سپری شدن دوران پر شور و مستی نه دیگر راز دل می گشاید و نه سودای کام گرفتن بر ذهن درخودمانده درگیر گمان و اندیشه خویش استوار می دارد.
کاخ تنهایی اسکیزوئیدها درون ذهن آنها بنیاد نهاده شده است؛
در افراد دچار اختلال بسیار فراتر و بیشتر از دارندگان ویژگی. تکلیف تشنگی سیراب ناپذیر همسر دارای ویژگی های نمایشگر (هیستریونیک) به هیجان و تازگی روشن تر و نمایان تر از خورشید است، فرجام ناخوشایند و بدپایان پیمان زناشویی بستن مردی اسکیزوئید با خانمی هیستریونیک در فیلم های بسیاری به نمایش درآمده است که همگی بیان تراژدی هستند. فیلم هایی همچون «سگ های پوشالی»، «مادام بوواری»، «خیابان هانوور» و «ماری آنتوانت». سرنوشت ازدواج خانمی اسکیزوئید با مردی مرزی آشفته (بوردرلاین) با درونمایه های ژرف و گسترده خودشیفته (نارسیسیستیک) را نیز می توان در فیلم هایی همچون ساخته گویا و گیرای وودی آلن، «امتیاز نهایی»، سراغ گرفت.
اسکیزوئیدها ممکن است استعاره های غریب به کار برند و صنایع ادبی نامعمول بیافرینند که مایه شگفتی همه از جمله دوستداران شعر و ادبیات شود. فرد اسکیزوئید به جای ارتباط با آدمیان، شیفته تنها اندیشیدن در علوم نظری، ریاضی، فیزیک، شیمی، موسیقی، جنبش های فلسفی و هنری، مفاهیم متافیزیک، اشیای بی جان، راهبردهای اجتماعی و شیوه های نوین زندگی (مانند گیاهخواری، خام خواری و…) است. هر چه رویکرد اینان محدودتر و مشخص تر باشد، امکان دستیابی شان به دسترنج گرانمایه و نام آورساز بیشتر می شود. اسکیزوئید- آسپرگری که همه هوش و توان ذهنی و زیست مایه روانی اش را در کانون یک حیطه محض یا کاربردی مثلاً فیزیک، ریاضی، نجوم، شیمی و مانند آن متمرکز می کند، احتمال زیادی دارد که برای خود و دیگران سودمند واقع شود.
درخودماندگی و گوشه گیری این گونه افراد هنگامی که با مکانیسم دفاعی خیال پردازی همراه شود، می تواند در برخی از آنان به اندیشه های به راستی نو، خلاقانه و ابتکاری و حتی رازگشایی از نادانسته های گیتی بینجامد. واقعیت آن است که ویژگی های شخصیتی اسکیزوئید، حتی تا اندازه اختلال، در بسیاری از بزرگان تاریخ دانش و اندیشه گیتی وجود داشته است.
شخصیت های اسکیزوئید در زندگی خصوصی شان تنهایی گزین هستند. آنان فاقد نیاز به روابط صمیمی با دیگران هستند اما ممکن است به حیوانات بسیار وابسته باشند و دلبستگی بسیاری به حیوانات به ویژه سگ، گربه و اسب – دارند و به جانوران و گیاهان برخلاف آدمیان به سادگی عشقی سرشار و فراوان پیدا می کنند. البته شخصیت های افسرده، وابسته، مردم گریز – پرهیزمدار، بدگمان (پارانوئید)، خودشیفته (نارسی سیستیک)، مرزی – آشفته (بوردرلاین)، نمایشگر (هیستریونیک) نیز می توانند به سوی پیوند و دلبستگی یافتن به حیوانات گرایشی استوار پیدا کنند.
در کنار حیوانات اهلی و خانگی، کتاب، فیلم، موسیقی و آثار هنری همچون نقاشی نیز در گروه همدمان اسکیزوئیدها در کاخ دلنشین و تاریکخانه رویایی شان قرار می گیرند، البته نه هر کتاب و فیلم و موسیقی و نقاشی که آثاری ارزشمند و فاخر.
در اتاق شخصی اینان بایگانی جاری از کتاب های ادبی، تاریخی، سیاسی، فلسفی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنری و… به همراه آرشیوی از فیلم های شبه فلسفی و روانشناسانه، در کنار موسیقی های ماندگار کلاسیک جهان و وطنی درهم انباشته شده است. تابلوهای نقاشی با سبک های مورد پسند فرد از رمانتیسم، کلاسیسیسم و رئالیسم تا امپرسیونیسم و سوررئالیسم در تاریکخانه دلنشین و کاخ تنهایی های رویایی او دیده می شوند. همه این سلیقه ها در سطحی والامقام و فاخر وجود دارند. اسکیزوئید ایرانی در آواز از تاج و بنان و شجریان فروتر نمی نشیند.
نگاه و ذهن اسکیزوئید در هر چیز به سوی فلسفه پنهان در پشت آن بوده و هست. اسکیزوئیدها نگرشی فلسفی و ذهنی فیلسوفانه دارند هر چند مستعد آن هستند که در فلسفیدن شناور و سرگردان شوند. بدین ترتیب استاد دچار اختلال شخصیت یا ویژگی پررنگ اسکیزوئید بخواهد و نخواهد دل از کف دانشجوی شیفته دانایی و اندیشه می برد، اما این دلدادگی گذرا و آرمان گرایانه اغلب نمی تواند بنیادی ماندگار و استوار برای پی افکندن ساختار خوشبختی و شادکامی در زناشویی استاد و شاگرد بشود مگر آنکه شاگرد نیز همچون استاد دارای ویژگی های پررنگ یا اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد. واقعیت دردسرساز این است که استادان و اندیشمندان اسکیزوئید فراوان در کانون توجه، تنوع طلبی و هیجان خواهی دانشجویان دارای ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) قرار می گیرند.
اسکیزوئیدها فراوان غرق در رویا می شوند اما واقعیت سنجی خود را از دست نمی دهند. اینان از هیچ کاری لذت نمی برند یا فقط از کارهای اندکی خوش شان می آید. به جز بستگان درجه نخست هیچ دوست صمیمی یا کاملاً مورد اطمینانی ندارند. به انتقاد و خرده گیری و حتی هرگونه ستایش دیگران بی اعتنا و بی تفاوتند. کوشش دیگران در تحقیر اینان چندان اثرگذار نیست. کلام دیگران چه بسا در گوش اینان فرو نمی رود و آن هنگام نیز که فرو می رود، بی درنگ و شتابان از همان گوش یا دیگری برون می آید، از این رو قضاوت دیگران راهکارها و راهبردهایشان را خیلی دگرگون نمی کند. اینان شناور بر موج های رویاها، اندیشه ها و ذهنیات خود هستند.
همچنین بخوانید : اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت مازوخیستی
اسکیزوئیدها از آنجا که از نظر هیجانی سرد و بی اعتنا هستند و کردار پرخاشگرانه چندانی در مجموعه واکنش های معمول آنها وجود ندارد، چنانچه با تهدید و خطری واقعی و حتی خیالی روبه رو شوند، بیشتر یا به تسلیم و رضا تن می دهند یا در خیال و گمان های ابرتوانایی و همه کارتوانی فرومی روند. البته اگر این تهدید به گونه یی جدی جان، ناموس یا کاشانه اینان را در خطر نابودی و از دست رفتن قرار دهد، درست همانند ریاضیدان اسکیزوئید آسپرگر (دیوید سامنر) فیلم «سگ های پوشالی»، به خشونت و پرخاشگری بیکران و فراوان دست می یازند که به آسانی پایان نمی یابد.
هرچه درونمایه های شخصیتی پارانوئید در افراد اسکیزوئید ژرف تر و گسترده تر باشد، این تحریک پذیری، خشونت و پرخاشگری شدیدتر و حادثه سازتر است. بدیهی و روشن است که شخصیت اسکیزوئید نباید با اختلال اسکیزوفرنی اشتباه شده و یکی در نظر گرفته شود.
اختلال شخصیت اسکیزوئید می تواند بسیار شبیه اختلال شخصیت های پارانوئید، اسکیزوتایپال، پرهیزگرا مردم گریز یا نظام مند چارچوب مدار (وسواسی-جبری) نمایان شود یا با ویژگی هایی پررنگ از اینها همراه و به هم سرشته شود.
در ساختار «سرشت» شخصیت اسکیزوئید، نوخواهی (تازه و تنوع طلبی) همانند وابستگی به پاداش و آسیب گریزی پایین و اندک است، اما پشتکار این افراد میانه رو بسیار است. سامانه «منش» آنها را نیز می توان با خودراهبری بالا و خودفراروی و همکاری پایین و اندک شناساند.
یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت-که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده گوشه گیری و انزوای اجتماعی است.
فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. . حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند.
روانپویشی
ـ مهار اجتماعی، فراگیر است.
ـ نیازهای اجتماعی برای دفع کردن پرخاشگری سرکوب میشوند
عوارض
افرادی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند غالباً شرایط زیر را دارند:
• بیتفاوتی نسبت به سایر مردم
• بیعلاقگی یا علاقه کم در مورد ایجاد روابط نزدیک با دیگران
• به ندرت در فعالیتهای سرگرمکننده و لذتبخش شرکت میکنند.
• احساس بیتفاوتی و بیاعتنایی در تشویق و تائید و همچنین انتقاد یا رد کردن دیگران
• معمولاً سرد، بیعلاقه، گوشهگیر و درونگرا
تشخیص افتراقی
ـ اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: بیمار رفتارهای عجیب و غیرعادی بروز میدهد.
ـ اختلال شخصیت اجتنابی: بیمار منزوی است، اما میخواهد با دیگران در ارتباط باشد.
خلاصه مقاله :
اختلال شخصیت اسکیزوئید:
- انزوا و بیعاطفگی: افراد مبتلا به این اختلال از روابط اجتماعی دوری میکنند، عواطف محدودی دارند و به نظر میرسد سرد و بیتفاوت باشند.
- مشکل در روابط: ایجاد و حفظ روابط نزدیک برایشان دشوار است.
تشخیص:
- این الگو از اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای مختلف زندگی دیده میشود.
- نباید ناشی از بیماریهای دیگر باشد.
تظاهرات:
- گوشهگیر، منزوی و مردمگریز
- پاسخهای نامناسب اجتماعی
- فقدان عاطفه
سلام
من و همسرم دچار مشکلات خانوادگی شدیم و رفتیم پیش یه مشاور خانواده. همسرم دو سه جلسه قبل از من مراجعه کرده بود. در ابتدای اولین جلسه مراجعه ام، دکتر به من گفت رفتار مرزی داری. اما بعد از صحبتهایی که باهاش داشتم ظاهرا نظرش عوض شد بهم گفت با ذهنیتی که ازت داشتم فرق میکنی! جلسه بعدش هم یه تست گرفت که جواباش به صورت درجه بندی چهار جوابی بود. من متوجه نشدم چه تستی بود و نتیجه اش رو هم نفهمیدم. طی جلسات بعدی یه تست شخصیت مینه سوتا گرفت که البته میگفت این جدیده و دکتر … درستش کرده. یه چیزی بین فرم کوتاه و بلند بود و حدود سیصد سوال داشت. بعدش هم نتیجه رو اینطوری اعلام کرد که من اختلال اسکیزویید دارم و یه کمی هم کمبود جسارت! این مطلب رو با همسرم هم درمیان گذاشت. قرار بود روند زوج درمانی رو با مشاور ادامه بدیم و دو جلسه ای هم رفتیم اما بعد از یه مشاجره ای که بینمون پیش اومد خانمم گفت من آدم بی احساسی هستم و دیگه ادامه نداد(شرط سنگین برای ادامه گذاشت) الان هم مشغول دادگاه و اینچیزها هستیم. از وقتی متوجه این تشخیص از طرف دکتر شدم اومدم و تو اینترنت سرچ کردم و به اینجا رسیدم. من آدم درونگرا و تا حدودی کم معاشرت هستم اما اصلا این مشخصاتی رو که میخونم با من جور در نمیاد. اون تست در شرایطی گرفته شده بود که همسرم همراه با دخترم چند ماهی منزل رو ترک کرده بود و من تنها زندگی میکردم. آیا این مسئله رو نتیجه تست اثر داره؟ آیا راه مطمئنی برای تشخیص اسکیزویید بودن وجود داره؟
سلام. من احساس می کنم ترکیبی از شخصیت اجتنابی و اسکیزوئید رو با هم دارم. هم نظر دیگران وحشتناک برام مهمه و از این که احمق یا … به نظر بیام می ترسم. از طرف دیگه اصلا میل زیادی به برقراری ارتباط ندارم و خودم با خودم حال می کنم. خیال پردازی می کنم و کلا به شدت درونگرا هستم و ویژگی های اسکیزوئید ها رو دارم. دو تا سوال داشتم اول این که آیا میشه آدم در یک زمان هردو اختلال رو با هم داشته باشه. و این که من شش ماهه تحت روان درمانی هستم. خیلی اتفاقی با این اصطلاحات آشنا شدم. آیا این سوال رو با روانپزشکم مطرح کنم یا نه؟