تمرین استدلال شبکه ارتباطی مغز را تقویت می کند

تمرین استدلال شبکه ارتباطی مغز را تقویت می کند

354
0
اشتراک‌گذاری
تمرین استدلال شبکه ارتباطی مغز را تقویت می کند

ذهن پویا: شواهدی از تغییرپذیری هوش با تمرین

تعدادی از پژوهش های انجام یافته در زمینه های مختلف، مانند؛ تمرینات جسمی و ورزشی، مراقبه، موسیقی و پردازش سرعت و…، نشان دهندۀ اهمیت تجربه بر روی الگوی پیوندهای عصبی است. در نتیجه، دامنۀ توانایی شناخت، اهمیت خود را بیش از پیش نشان می دهد.

دانشمندان علوم اعصاب، در سال های اخیر، یک شبکۀ مغزی را کشف کرده اند که در مقیاس بزرگ برای حل مشکلات تازه و هدایت اهداف پیچیده ، اهمیت دارد. به نظر آقای «آرون باربِی» و همکارانش، کار اصلی این شبکه؛ دستکاری، یکپارچه سازی و کنترل الگوهای توزیع فعالیت های عصبی در سراسر مغز و در سطوح پایین تر حسی و حرکتی است. این اعصاب یکپارچه ساز، گاهی مهندسی شبکۀ پیشانی یا جلویی مغز (پروفرونتال) را به عهده دارد و همچنین در ارتباطاتی کارآمد و قابل اعتماد نقش دارد که بین دو قسمت مهم از مغز درجریان است؛ یعنی بین پروفرونتال کورتکس که برای یکپارچگی معنوی اهمیت دارد و بخش آهیانه ای مغز (بخش پاریتال) که برای یکپارچگی حسی ،حیاتی است.

یکی از هیجان انگیزترین یافته های سال های اخیر این است که هماهنگی میان عوامل کلیدی این شبکه از طریق تمرین و تجربه، امکان پذیر است. آقای «هیکارو تاکیوچی» و همکارانش دریافته اند که تمرینات و کار به روی حافظه، به دگرگونی های قابل توجه ای در پیوندهای ساختار ظاهری شبکۀ پروفرونتال و مناطق پاریتال و بخش قدامی جسم پنبه ای مغز (کورپوس کالوزوم) منجر می گردد. به همین ترتیب، خانم «دیچه یولِز» و همکارانش نیز دریافتند که شش هفته تمرین روی حافظه ، باعث افزایش ارتباط بین بخش سمت راست میانی شکنج مغز و دیگر بخش های واقع در شبکۀ پروفرونتال مغز می شود. یافته های مشابه ای هم برای منطق و استدلال بدست آمده است.

بعد از تنها سه ماه تمرین استدلال در میان شرکت کننده هایی که در آزمون دوره های آمادگی دانشکده حقوق ثبت نام کرده بودند، خانم های پژوهشگر؛ «الیسون مک کی، کریستی ویتاکر و سیلویا بوانگ» متوجۀ انعطاف در ساختار مادۀ سپید بخش پروفرونتال و پاریتال مغز، شدند.

در تجزیه و تحلیل داغ مطبوعاتی اخیر، خانم ها «مک کی، آلیسن میلرسینگلی و بوانگ»، از همین نمونه پژوهش به منظور بررسی اینکه آیا تمرینات فشرده به روی قدرت استدلال ، به ارتباط قوی تری در درون شبکۀ فرونتال مغز منجر می شود، استفاده کردند. برای پژوهشگران، به ویژه افزایش ارتباطات بین قشر پاریتال و فرانتوپولار کورتکس، که در مقابل قشر فرونتال و درست بالای چشم هاست، جالب است.

از جمله کارکردهای متنوع فرانتوپولار کورتکس؛ مربوط کردن نسبت ارتباطات، با در نظر گرفتن همزمان روابط بین ویژگی های مختلف یک مشکل است. این ویژگی برای استدلال انتزاعی و بازنمایی در سطوح بالا ضروری است.
برای بررسی اثر تمرین بر دگرگونی های مغز، پژوهشگران یک مجموعه از دانشجویان را که برای شرکت در آزمون ورودی دانشکدۀ حقوق آماده می شدند، به یک دورۀ آمادگی سه ماهه برای تکمیل آزمایش های خود دعوت کردند. محققین، این دوره را به این دلیل انتخاب کردند که پژوهش های قبلی نشان می داد که انگیزه در سطوح بالا و دوپامین (یک ماده واسطه شیمیایی عصبی که نقش فعال کنندگی دارد، با سطح بالاتری از نوروپلاستیستی در حیوانات بالغ ارتباط دارد.

این دانشجویان، به روشنی، انگیزۀ بالایی برای انجام آزمون ورودی به دانشکدۀ حقوق داشتند و همچنین، اهمیت اجتماعی آشکاری در این شکل از تمرین استدلال وجود داشت. هر ساله، بیش از ۱۰۰۰۰۰ متقاضی در آزمون ورودی دانشکدۀ حقوق شرکت می کنند و این فرضِ کمیتۀ انتخاب دانشکدۀ حقوق است که این آزمون یک آزمون شناخت پتانسیل است.

دورۀ آزمون ورودی دانشکدۀ حقوق شامل ۱۰۰ ساعت آموزش و تمرین است که در سه محتوای متفاوت تنظیم شده است؛ ۳۵ ساعت، به پاسخگویی به سوالات بازی های منطقی اختصاص یافته که مستلزم این است که آزمون دهندگان یک سری از قوانین را تلفیق کنند. ۳۵ ساعت به موضوعات استدلال یابی منطقی اختصاص دارد که مستلزم این است که شرکت کنندگان به تعیین نقض منطقی، شناسایی مفروضات ویا انتخاب جملاتی که تضعیف کننده یا تقویت کنندۀ یک بحث باشد،بپردازند. ۳۰ ساعت هم به خواندن انواع موضوعات درک و تفهیم اختصاص می یابد که مستلزم این است که این داوطلبان به تفسیر خلاصۀ متون در طول آزمون مشغول باشند. انواع موضوعاتی که در این سه بخش می آید، به شدت با یکدیگر و با عملکردِ امتحان ضریب هوش (آی کیو) در ارتباط است.
این پژوهشگران اثر تمرین به روی شبکۀ پروفرونتال و پاریتال را با پیوندهای مغزی در دانشجویانی که در آزمون ورودی دانشکدۀ حقوق شرکت نکرده بودند ولی سطح ضریب هوشی، استرس و ساعات استراحت و خواب یکسان داشتند ، با یکدیگر مقایسه کردند. نتیجه به این ترتیب بود که؛ یک اثر عمیق این دوره، پیشرفت در تعداد شمار افراد برای ورود به دانشکدۀ حقوق بود که تعداد قبول شدگان حدوداً از ۴۴ درصد به ۷۳ درصد افزایش پیدا کرد. این امر یک پیشرفت معنادار در عملکرد است و همان گونه که پژوهشگران متوجه شدند، چنین بهبودی باعث می گردد که دانشجویان بیشتری، شانس واقعی برای پذیرش در دانشکده های حقوقِ دانشگاه ها را بیابند.

همچنین پژوهشگران دریافتند که پس از آموزش؛ ارتباط بین مناطق جلویی (فرونتال) و جانبی (پاریتال) قشر مغز با دیگر مناطق آن و به طور کلی درون نیمکرۀ چپ و بین دونیمکره افزایش می یابد. مطابق پیش بینی محققان؛ تمرین و یادگیری، باعث افزایش ارتباطات میان فرانتوپولار کورتکس و بخش پوستریور و مدیال پاریتال(بخشهای پشتی و میانی) می شود. پژوهشگران همچنین دریافتند که ارتباط میان پارتیال کورتکس و بخش شیاردار (استریاتوم) که نقش آن استدلال و مهارت یادگیری در دو حوزه شناختی و حرکتی است، نیز افزایش می یابد.

همچنین بخوانید : ذهن خود را از افکار مخرب پاکسازی کنید و مغر و افزایش سلولهای بنیادی مغز و حافظه 

این نتایج، به طور قطع هیجان انگیز و امیدوار کننده است، ولی از آنجایی که این مطالعه با حجم و نمونه های کم انجام گرفته بود، هنوز هم تحقیقان بیشتری مورد نیاز است. با این حال، این یافته ها را می توان به عنوان اثبات این مطلب دانست که تمرین استدلال، حتی در یک مدت کوتاه سه ماهه، می تواند به میزان قابل توجهی ارتباط در شبکۀ مغز را تغییر دهد و استدلال یابی را به مرحلۀ بالاتری برساند. این یافته ها نباید به این عنوان برداشت گردد که مفهوم سنتی “هوش ثابت است” و این که” الگوهای ارتباط در شبکه های مغز با یکدیگر، در مقیاس بزرگ، در طول زمان پایدار است” به چالش کشیده شود. همچنین این مطلب ارتباط بین مناطق ناهمگون ویژۀ مغز را تقویت کرد. همان گونه که خانم «سیلویا بوانگ» می گوید: “این داده ها، تاکید بر این نکته است که چابکی ذهن ما در مدت زمان معین، نشان دهندۀ سابقۀ فعالیت شبکه های ویژه مغز است.”

این نتایج نشان دهندۀ این است که بجای تفسیر عملکرد در آزمون استدلال در یک لحظه از زمان؛ به عنوان اثبات پتانسیل ارتباط شناختی یک داوطلب ورود به دانشکدۀ حقوق، تفسیر نمرات؛ به عنوان نشان دهندۀ سابقۀ شناختی این داوطلب در مراحل قبلی از تعاملات ویژۀ شبکۀ عصبی وی، معقول تر است.

برخی از روانشناسان مانند آقایان «رابرت استرنبرگ» و «دیوید لوهمن»، نمرات ضریب هوشی در یک لحظه از زمان را به عنوان سنجش و اندازه گیری گسترش تخصصی یا توانایی فرد می شناسند. بهر حال تا مطمئن نشدیم، نمی توانیم هیچ نقش زیستی را نفی کنیم. برای نمونه؛ ژن، همواره می تواند یک نقش پرانگیزه در استدلال، سرعت و کارآیی تمرین و یادگیری و استدلال یابی داشته باشد. این یک نتیجه گیری عقلانی است که نمرات آزمون ورودی به دانشکدۀ حقوق؛ نشان دهندۀ رشد طبیعی عملکرد شناختی، اثرات متعدد افزایش تجربه در مهارت استدلال یابی و نقش حیاتی تجربه در تعیین الگوهای ارتباطات عصبی در هر لحظه از زمان است.
این نتایج همچنین دارای مفاهیم جدیدی برای جوانان و داوطلبان ورود به دانشگاه هاست که امیدوار به یادگیری موضوعات بیشتری در مراحل بعدی زندگی خود هستند و البته همه باید توجه داشته باشیم که حفظ سطح بالایی از توانایی استدلال یابی، نیاز به تکرار و تمرین در تمام طول عمر دارد.

خلاصه مقاله :

  • تجربه نقش مهمی در شکل‌گیری اتصالات عصبی در مغز دارد.
  • شبکه‌ای در مغز وجود دارد که برای حل مسائل پیچیده و رسیدن به اهداف کار می‌کند.
  • با تمرین و تجربه می‌توان اتصالات این شبکه را تقویت کرد.
  • پژوهشی نشان داده که سه ماه تمرین فشرده برای آزمون وکالت، منجر به افزایش اتصالات در شبکه مغزی مرتبط با استدلال می‌شود.
  • این یافته‌ها نشان می‌دهد که هوش ثابت نیست و می‌توان با تمرین آن را ارتقا داد.
  • نمرات آزمون‌ها می‌توانند نشان‌دهنده‌ی تجربیات و سابقه‌ی یادگیری فرد باشند.
  • تمرین و یادگیری در تمام طول عمر برای حفظ توانایی‌های ذهنی ضروری است.

ارتباط با وبلاگرام 

بدون نظر

ارسال یک نظر


دو + = 4