اختلال شخصیت توجه طلب
نمایشی بودن به طور کلی بیماری نیست. یک ویژگی شخصیتی است. اما اگر شدت پیدا کند و زندگی فرد و روابط او را مختل نماید، به عنوان بیماری شناخته می شود بیماری اختلال شخصیت هیستریونیک که تشخیص آن به عهده روانشناس بالینی است. این بیماران در رفتارهای جلب توجه شان میل به اغراق، دراماتیک کردن و نمایش رفتار اغواگری دارند. همه چیز را درباره خودشان زیادی بزرگ می کنند و شما را مجبور می کنند این عظمت و اغراق را درباره آنها باور کنید. بدتر از آن این که این بیماران اغلب تظاهر هیجانی متغیر و سطحی دارند. یعنی به یک باره هیجانات غلیظ نشان می دهند اما این هیجان ناگهانی و بزرگ بسیار سطحی است. بنابراین ثبات رفتاری را از آنها می گیرد.
افراد دارای اختلال شخصیت هیستریونیک ، تحریک پذیر و هیجانی اند و رفتاری پر رنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. بر خلاف رفتار پر شور آنان، آن ها نمی توانند دلبستگی عمیقی را تجربه کنند و در واقع شور و هیجان این افراد، نمایشی است.
آنها به طور مداوم از ظاهرشان برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند، لباس های نامناسب می پوشند و گفتار و رفتار بی پروا و اغواگرانه ای دارند. آنها میل دارند روابط را صمیمانه تر از آنچه واقعاً هست، تلقی کنند. گفتارشان اغلب فاقد جزئیات است و در نهایت آنها تلقین پذیر هستند و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند. بیماران مبتلاء به اختلال شخصیت نمایشی هنگامی که تحسین، توجه یا تایید کافی را دریافت نمی کنند، ممکن است بی نهایت عصبانی و یا غمگین شوند و کج خُلقی یا طغیان خُلقی را تا حد گریه کردن نشان دهند.
برای این بیماران «دنیا تماما صحنه است» زیرا آنان مانند «ستاره سینما» در روابط با اشخاص نقش بازی میکنند. در برخود با این افراد «صحبتهای پر آب و تاب و جلب توجه کننده» مکررا دیده میشود. آنها هر چیزی را مهمتر از آنچه که واقعا هست، جلوه میدهند. رفتار بیمار در هر دو جنس «اغواگرانه و نمایشی» است. این بیماران همچنین ممکن است برای جلب توجه «ژستهای تهدید» و «خودکشیهای نمایشی» یا «بیماریهای جلب توجه کننده» را داشته باشند.
رابطه با افراد هیستریونیک دشوار است. زیرا آن چیزی که در ظاهر این افراد دیده می شود واقعیت احساسات انها نیست و معمولا به دنبال اغواگری هستند و نمی توانند رابطه ی با دوامی را تجربه کنند. معمولا آن چیزی که در ظاهر دیده می شود در رابطه ی واقعی آنان وجود ندارد زیرا این افراد خشم و اضطراب هایی را در خود سرکوب کرده اند که باعث پیچیدگی روابط شان شده است.
همچنین بخوانید : اختلال شخصیت مانیک و اختلال شخصیت افسرده
یک مثال
روانپزشکی که در حال تهیه تاریخچه زندگی مراجعی بود: کوششهای متعدّدی کرد درباره پدر بیمار توصیفی بدست آورد.
امّا با جود صمیمیت زیاد بیمار در هر بار ناموفق بود. روانپزشک در پرونده بیمار نوشت:
“به نظر میرسد که او به سختی قادر به فهم چیزهایی بود که من علاقمند به آنها بودم. بهترین توصیف او از پدرش این بود (پدر من! آه ، افسوس! او بود.) این کل تمام حرفهای او بود. فقط (آه و افسوس!)”
ملاکهای تشخیص اختلال نمایشی
الگوی مستمر هیجان زدگی ، توجه طلبی که در اوائل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد. برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است:
- درموقعیتهایی که کانون توجه نیست ، احساس ناراحتی میکند.
- تعامل او با دیگران معمولا با رفتار اغوگرانه و برانگیزنده جنس مشخص است.
- هیجانات را بطور سطحی و با تغییرات سریع ابراز میکند.
- مستمرا از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده میکند.
- سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است.
- تلقینپذیر است، یعنی به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار میگیرد.
تشخیص افتراقی اختلال نمایشی
- تشخیص شخصیت نمایشی و مرزی مشکل است. در موقعیتهای بالینی هر چند میتوان هر دو اختلال را در یک فرد تشخیص داد. ولی بهتر است متخصص آنهارا از هم تفکیک کند.
- اختلال مانیک: چون بیمار تحریک پذیر و هیجان زده است و مرتبا از موقع صحبت از مطلبی به مطلب دیگر میرود (منحرف شدن از موضوع بحث) احتمال اشتباه با اختلال مانیک وجود دارد.
درمان اختلال شخصیت نمایشی
روان درمانی
این بیماران غالبا از احساسات واقعی خود بیخبراند. بنابراین کمک به آنها در جهت بینش به احساسات درونیشان یکی فرآیندهای مهم درمان است. احتمال تعجب ، انکار یا خشم در مقابل این بینش داده شده وجود دارد.
برای درمان این افراد رواندرمانی خوب است. مخصوصا رواندرمانی . معمولا همکاری افراد در حین درمان بسیار خوب است و با جزئیات در مورد مسائل صحبت می کنند. و این افراد سعی می کنند درمانگر را نیز اغوا کنند و او را تحت تاثیر قرار دهند. جزئیات را با شور تعریف می کنند ولی معمولا در زیر این لایه ی سطحی شور می توان افسردگی آنان را دید.
خلاصه مقاله :
- رفتار: توجه طلب، اغواگر، نمایشی، احساسی و سطحی
- نیازها: تحسین، توجه، تایید مداوم
- ترس ها: نادیده گرفته شدن، طرد شدن، معمولی بودن
- تشخیص: ۵ علامت از جمله توجه طلبی، اغواگری، احساسات سطحی، استفاده از ظاهر برای جلب توجه، صحبت های اغراق آمیز
- درمان: روان درمانی، تمرکز بر احساسات و مهارت های مقابله ای
- نکات مهم: عدم آگاهی از احساسات واقعی، نیاز به درمان، روابط چالش برانگیز
- مثال: بیمار با توصیف مبهم پدر
- تفاوت: شبیه به اختلال مرزی، ممکن است با اختلال مانیک اشتباه گرفته شود