خودشیفته: غرق در دنیای توهماتِ عظمت!
فرد دارای اختلال شخصیت خود شیفته خود را بزرگ و مهم میپندارد و به گونهای غلوّآمیز احساس توانایی و لیاقت میکند. این بیماران مرکز دنیای خود بوده، از هر جهت ویژه هستند، در ذهن خود شخص مشهوری هستند. حس خودپسندی و سزاوار بودن، هرگونه نگرانی درباره نیازها، مشکلات و احساسات دیگران را از ذهن آنان خارج می سازد. آنان متکبر و تحکم آمیز بوده، خود را برتر از دیگران می دانند و از دیگران انتظار احترام و تحسین دارند. هنگامی که خود آنان و جهان اطرافشان نمیتوانند انتظارات غیرواقع گرایانه و ناممکن آنان را برآورده سازند، به طور شایع دچار ناامیدی میشوند.
لغت «خود شیفته» ترجمه لغت Narcissism (نارسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است.در این افسانه مرد جوانی به نام «نارسیوس» عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر میکرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد. بعدها با استعمال عمومی ، این اصطلاح در روانشناسی برای توصیف طبقهای از اختلالات شخصیت مورد استفاده قرار گرفت.
بیماران خود شیفته با احساس عمیق « اهمیت خود ، خود بزرگ بینی و نوعی بینظیر بودن» مشخص میشوند. این افراد خود را آدمهای خاصی میپندارند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده ، فرد مورد نظر را به «نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم میکنند. خود را قوی ، مشهور ، داناترین و … قلمداد کرده ، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند. چون دیگران نمیتوانند خواستههای آنها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعی شان شکننده بوده و مسائل بین فردی ، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آنها را بوجود میآورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آنها ندارند.
ملاکهای تشخیص اختلال خود شیفته
الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است:
- احساس خود بزرگ بینی مبنی بر مهم بودن خود دارد (مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه میکند و انتظار دارد بدون موفقیتهای مناسب فرد برتر شناخته شود).
- اشتغال ذهنی با تخیلات : موفقیت ، قدرت ، استعداد ، درخشندگی ، زیبایی و عشق ایدهال.
- معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) استثنائی و خاص میتوانند او را بفهمند و یا با او «نشست و برخاست» داشته باشند.
- احساس صاحب استحاق بودن یا شایستگی دارد. یعنی انتظارات غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمی با توقعات خود را دارد.
- در روابط بین فردی استثمارگر است. یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهرهکشی میکند.
- فاقد هم حسّی است: نسبت به شناخت و همانند سازی با احساسات دیگران تمایلی ندارد.
- غالبا به دیگران حسادت میورزد یا معتقد است دیگران حسودی او را میکنند.
- نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت نشان میدهد.
تشخیص افتراقی اختلال خود شیفته
- اختلال شخصیت مرزی : مرزیها اضطراب بیشتری نسبت به خود شیفتهها دارند و زندگی آنها آشفتهتر از «خود شیفتهها» است.
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی : شخصیتهای ضد اجتماعی رفتارشان تکانشی (لحظهای) است و غالبا در زندگیشان سابقه سوء مصرف الکل و مواد و درگیری با قانون دارند و بنابراین از شخصت «خود شیفته» قابل تفکیک است.
- اختلال نمایشی : چون «شخصیت خود شیفته» توجهش فقط به خودش است، بنابراین ظرفیت صمیمیت و هم حسّیشان پایینتر از «شخصیت نمایشی» است.
همچنین بخوانید : اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت منفعل- مهاجم
علت شناسی اختلال خود شیفته
بیشترین توجه در مورد خود شیفتگی بیمارگونه بعضی افراد در نظریه روانکاوی صورت گرفته است. از نظر فروید «خود شیفتگی» مرحلهای از رشد طبیعی است که بعدا در مراحل رشد یافته تر به «عشق خارجی (دیگری)» متحول میشود و کودک قادر میشود به دیگران عشق بورزد. خود شیفتگی بیمار گونه زمانی ظاهر میشود (به عشق خارجی متحول نمیشود) که کودک اغلب بوسیله کسانی مراقبت شوند که بطور اطمینان بخشی او را دوست نداشته باشند. فروید اعتقاد داشت که اکثر افراد خود شیفته والدینی «سرد ، بیتفاوت» و در عین حال نسبت به کودک خود «پرخاشگری و کینه توزی» داشتهاند. در این وضعیت کودک برای بدست آوردن «محبت و عشق مطمئن» به درون برمیگردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند.
درمان اختلال خود شیفته
روان درمانی
روان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی نهایت کار پیچیده ای است . چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند. و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است. این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث میشود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند.
خلاصه مقاله :
- خود بزرگ بینی و خودستایی: خود را برتر و خاص می دانند، تشنه ی تحسین و فاقد همدلی.
- استثمارگر و حسود: از دیگران برای رسیدن به هدف سوء استفاده می کنند و به دیگران حسادت می ورزند.
- ریشه در دوران کودکی: ناشی از عدم عشق و توجه کافی والدین و تربیت غلط.
- درمان دشوار: نیازمند روان درمانی طولانی مدت و بینش بیمار نسبت به رفتار خود.
- روابط پرتنش: در زندگی شخصی و شغلی با مشکل مواجه هستند.
- ظاهر موفق: ممکن است در ظاهر بسیار موفق به نظر برسند.
- هدف درمان: کمک به کنار آمدن با واقعیت و ایجاد روابط سالم.