اختلال شخصیت افسرده

اختلال شخصیت افسرده

1155
0
اشتراک‌گذاری
اختلال شخصیت افسرده

ویژگی بالینی اختلال شخصیت افسرده

ویژگی همیشگی این افراد در طول عمرشان قرا گرفتن در طیف افسردگی است. این افراد بدبین ، ناتوان از احساس لذت ، فاقد اعتماد به نفس و بطور مزمن غمگین هستند. این اختلال در سالهای اخیر در Dsm-Iv طبقه بندی شده است. ولی تعدادی از روان پزشکان اروپایی ویژگی این افراد را در سالهای خیلی گذشته توصیف کرده‌اند.

توصیف کلاسیک شخصیت افسرده در سال ۱۹۶۳ توسط آرتور تویز (Arthur Toyes) و لاورنس کولب (Lourence Kolb) ارائه شده است.

این افراد از شادی طبیعی زندگی سهم اندکی برده‌اند، تنها ، عبوس ، غمگین و دلسرد ، بی اراده  و ملامت گر هستند. مستعد ابراز احساس پشیمانی و بی‌کفایتی ، بی ارزشی ، ناامیدی هستند.

شناختن خود به عنوان فردی آسیب پذیر، رها و ناتوان؛ احساس بی‌ارزشی، گناه و ناتوانی، قضاوت از خود به عنوان لایق انتقاد و تحقیر؛ ناامید، بی قرار که این باورها می‌تواند به اعمال پرخاشگرانه، توهم و خودکشی منجر شود.

غالبا دقیق ، کمال طلب و با وجدان و دل مشغول کار هستند. عمیقا احساس مسولیت می‌کنند و به آسانی تحت شرایط تازه احساس دلسردی می‌کنند. از عدم مقبولیت می‌ترسند و در سکوت رنج را تحمل می‌کنند به آسانی ، هر چند معمولا نه در حضور دیگران ، اشک می‌ریزند. میل به تردید ، بلا تصمیمی و احتیاط احساس ناامنی ذاتی آنها را فاش می‌کند.

شخصیت افسرده ، زمان و انرژی روانی بسیار زیادی را صرف فکر کردن و به یادآوردن اتفاقاتی می کند که بهتر است فراموش شوند. همچنین نشخوار فکری و غم و غصه خوردن کار همیشگی اوست و اغلب این حالت ها بر اثر توجه بیش از حد به نکات منفی، شکست هایی که بزرگ جلوه می دهند ، ضعف های ظاهری اشتباهات و افسوس های بی دریغ به وجود می آیند.

رفتارهای شخصیت افسرده عموماً جدی و منفی هستند او نمی تواند شادی بخش رفتار کند. آرامش واقعی و توانایی درنگ به منظور بهره بردن و لذت از لحظه حال ممکن است برای او تجربیاتی مبهم و زودگذر به شمار روند. تمام اینها برای ما موضوعات ساده و پیش پا افتاده هستند، اما واقعیت این است که افراد افسرده به ندرت می توانند از دقایق جاری لذت برده و شادی های کوچک زندگی را ببینند.

شخصیت های غمگین به شکلی مزمن با افسردگی( از نوع متعادل آن) دست و پنجه نرم می کنند. آنها حرمت نفس ضعیفی دارند و می توانند حزن و اندوه و گرفتگی روحی خود را به اطرافیان انتقال دهند. انتظار این را داشته باشید که او نسبت به خود و آینده دیدگاهی منفی و سرزنش آمیز داشته باشد.

حالت غم و دلمردگی شخص دارای این اختلال، با حس بی ارزش بودن عمیقی که نسبت به خود دارد به شدت آمیخته شده است. او همیشه احساس می کند بی کفایت است و این احساس را به محیط اطراف، دیگران و نیز به آینده اش فرافکنی می کند (تصور می کند دیگران نیز همین حس را نسبت به او دارند). به سختی می توان احساس لذت داشت وقتی حس بی کفایتی همواره و در همه جا در وجود آدمی موج می زند. شخصیت غمگین و افسرده هم در ارزشمند دانستن وجودش و هم در توانایی لذت بردن از زندگی با ضعف و کمبودهمیشکی و عمیق دست و پنجه نرم می کند. در نتیجه، حس بی ارزش بودن و شناخت ناچیزی که او از ارزش ها و توانایی هایش دارد، خود را به شکل رفتارهایی از قبیل عیب جویی، پیش داوری و سرزنش کردن بروز می دهد. این منفی نگری به شکلی خود پرورانه در او شکل گرفته و او از اینکه خود را تحقیر کند احساس شرم ندارد. هر تعریف و تمجید و یا رفتار مهربانانه ای را که در قبالش انجام می شود نادیده می گیرد و در عوض به تحریف آنها می پردازد و آن را به عنوان مدرکی برای اثبات بی ارزشی اش قلمداد می کند.

شخصیت افسرده می تواند زمینه های خود شیفتگی مشهود ، جامعه گریزی (انزواطلبی) و گاهاً شخصیت وسواسی هم داشته باشد. نمونۀ بارز این شخصیت در تاریخ، فرانتس کافکا ، رمان نویس معروف اتریشی است.

Kafka portrait.jpg

تشخیص افتراقی شخصیت افسرده

شخیص افتراقی بین اختلال افسردگی (که در محور I کدگذاری می‌شود) و اختلال شخصیت افسرده ضروری است. بدین ترتیب که اختلال افسردگی شدیدتر و معمولا دوره‌ای است ولی اختلال شخصیت افسرده خفیف‌تر و مربوط به تمام عمر است.

همچنین بخوانید : اختلال موبوفوبیا و اختلال شخصیت وابسته

گونه هاي فرعي شخصيت افسرده کدام اند؟

شخصيت افسرده ي کج خلق، پوچ گرا، خودخوار شمار، بيمار و بي قرار از گونه هاي اختلال شخصيت افسرده هستند.

الف) شخصيت افسرده ي کج خلق:

شکايات پايان ناپذير، عصبانيت مزمن و غرغر کردن از ويژگي هاي بارز اين افراد است. معمولاً رفتارهاي متعارض دارند، به اين صورت که وقتي از رفتار ديگران ناراحت و ناراضي اند، کنايه آميز با آن ها صحبت مي کنند، اما بعد از مدتي احساس گناه مي کنند، خود را مقصر مي دانند و تغيير مسير مي دهند. بدين ترتيب، بين عذاب دادن خود و غرغر کردن به ديگران در نوسانند. وقتي اشتباه مي کنند ديگران را مقصر مي دانند، بعد کم کم ديگران را مي بخشند و نتيجه مي گيرند خودشان اشتباه کرده اند.
اين افراد توقع دارند اطرافيان شان به گله و شکايت آن ها گوش کنند و در غير اين صورت با آن ها خصمانه برخورد مي کنند. بسياري از آنان براي جلب توجه، بيماري جسمي و دردهاي بدني خود را چند برابر جلوه مي دهند. از شکست خوردن ديگران خوش حال مي شوند و دوست ندارند ديگران پيشرفت کنند.

ب) شخصيت افسرده ي پوچ گرا:

آن ها مدعي اند که از حساسيت بالايي برخوردارند و مي توانند خودآگاهي عميق را تجربه کنند، پس به همين دليل قادرند رنج بشري را دريابند. اين افراد با گفت و گو در مورد رنج، از فلسفه اي دفاع مي کنند که به واسطه ي آن به سبک و سياق زندگي خود، طرز لباس پوشيدن و خلق ناشاد خود، ارزش بدهند. و با خواندن کتاب هاي نويسندگاني که به واسطه ي آن به با سبک خاصي درباره ي رنج بردن و دردهاي بشري مي نويسند، توجه و تحسين ديگران را به سمت خود جلب مي کنند.

پ) شخصيت افسرده ي خود خوار شمار:

اين افراد احساس گناه فوق العاده عميقي دارند که آن را با تنبيه کردن خود نشان مي دهند. وقتي با ديگران اختلاف پيدا مي کنند، فوراً به فکر جدايي مي افتند، و به دنبال آن ضعف خود را مي پذيرند، خود را مقصر مي دانند و تحقير مي کنند. براي مثال خانمي در مقابل رفتارهاي بسيار خشونت آميز همسرش مي گفت: « من اشتباه کردم، بايد هر چه شوهرم مي گفت گوش مي کردم، هميشه اشتباه مي کنم، من يک احمقم که راه و روش درست زندگي کردن را نمي دانم». اينان با تحقير خود سعي مي کنند از ديگران حمايت و کمک دريافت کنند.
اين افراد معمولآً اگر احساس کنند که تحقير شده اند، خشمگين مي شوند، اما چون مي ترسند با ابراز خشم، ديگران آن ها را ترک کنند، خشم را به خودشان برمي گردانند، زا خود انتقاد مي کنند يا در گفتارشان احساس پشيماني و ندامت مي کنند. اين شيوه ها به تدريج باعث مي شوند احساس با ارزش بودن در آنان کمرنگ شود، اما چون فکر مي کنند اين کار خشم ديگران را تعديل مي کند و باعث مي شود ديگران آن ها را ترک نکنند و به آن ها ارزش بدهند، هم چنان آن را تکرار مي کنند. اين افراد با اعمال و رفتارهاي خودخوار شمار مسئوليت يک زندگي بالغانه را بر دوش ديگران مي اندازند.

ت) شخصيت افسرده ي بيمار:

اين افراد بسيار غمگين و محزوم به نظر مي رسند، خميده راه مي روند، نگاه شان را از ديگران بر مي گردانند، احساس مي کنند سرشان مانند سنگ آسياب سنگين است. به تدريج لاغر مي شوند. چشمان شان فرورفته است، صبح زود بيدار مي شوند و ذهن شان پر از افکار آزاردهنده است، نمي دانند روز را چگونه بگذرانند. از سرنوشت بد و تسليم شدن به آن مي ترسند، براي انجام دادن هر کاري احساس درماندگي و ناتواني مي کنند، اشتباهات خود را بزرگ جلوه مي دهند و با بدبيني وسواس گونه اي مي گويند: « زندگي هميشه بد است و هيچ گاه بهتر نمي شود»، و از اين که قرباني سرنوشت هستند رنج مي برند.

ث) شخصيت افسرده ي بي قرار:

اين شخصيت ها بسيار مضطرب و بي قرارند، گله و شکايت خود را از ديگران ابراز نمي کنند، در عوض با بي قراري اين ناراحتي ها را فرو مي خورند، به همين دليل بسيار عصبي، اخمو، گيج و سردرگم هستند. خلق بدي دارند و با استفاده از الکل و سوء مصرف مواد به طور مخفي خود را تخريب مي کنند، يا مستقيماً با خودکشي به خود آسيب مي رسانند. معمولاً خودکشي آخرين عملي است که انجام مي دهند، چرا که آن ها اگر بخواهند مي توانند زندگي خود را اداره کنند.

درمان

  • روان درمانی: روان درمانی درمان انتخابی برای اختلال شخصیت افسرده است. واین بیماران چون واقعیت سنگین خوبی دارند به روان درمانی بینش گرا و روان کاوی به خوبی پاسخ می‌دهند، اگر چه احتمالا درمان طولانی خواهد بود. همچنین می‌توان از شناخت درمانی ، گروه درمانی و روشهای خود یاری استفاده کرد.
  • دارو درماني: همراه با روان درماني استفاده از ضدافسردگي مي‌تواند بعضي از علائم را بهبود بخشيده ، نتايج روان درماني را به حداکثر برساند.

خلاصه مقاله : 

  • غم و اندوه همیشگی، بدبینی، عدم لذت، عزت نفس پایین
  • تفکر منفی، خودانتقادی، تمایل به خودآزاری
  • انزواطلبی، گاه خودشیفتگی، وسواس

درمان: روان درمانی (بینش گرا، شناختی- رفتاری) و دارو درمانی

توجه: این فقط یک خلاصه است و برای تشخیص یا درمان مناسب جایگزین مشاوره با متخصص سلامت روان نیست.

weblogram

بدون نظر

ارسال یک نظر


+ هفت = 14